دولت باید خود را برای استفاده از فرصتهای اقتصادی پس از لغو تحریمها آماده و شرایط را برای جذب سرمایه خارجی فراهم کند.
هر چند هنوز نتیجه نهایی مذاکرات هستهای در وین مشخص نیست و با وجود آنکه طرفها از کاهش اختلافها خبر دادهاند اما همچنان تاکید دارند که هنوز شرایط برای امضای توافق جدید به وجود نیامده؛ اما فعالان اقتصادی ایران معتقدند برای آنکه تجربه سالهای بعد از امضای برجام تکرار نشود، دولت این بار باید خود را برای استفاده از این فرصتها آماده کند.
هر چند در دوره برجام توافقهای مشترک زیادی میان ایران و کشورهای اروپایی و آسیایی نهایی شد، اما با توجه به اینکه بسیاری از سرمایهگذاریهای مشترک عملا راه به جایی نبرد، پس از اعمال دوباره تحریمها از سوی آمریکا، بسیاری از این شرکای خارجی ترجیح دادند که ایران را ترک کنند.
نهایی شدن توافقهای وین، بهترین موقعیت را برای جذب سرمایهگذاری خارجی ایجاد میکند، یکی از موضوعاتی که نسبت به کشورهای منطقه از آن عقب افتادیم، جذب سرمایه خارجی است.
دلاری که به کمک جذب سرمایهگذاری خارجی وارد کشور میشود، در عین حال که اشتغالزاست، به رشد اقتصادی کمک میکند و توان اقتصاد کشور را بالا میبرد.
متاسفانه به دلیل برخی محدودیتهای داخلی، با کسریهایی در سرمایهگذاری مواجه هستیم که موجب شده میزان سرمایهگذاری کشور نسبت به استهلاک سرمایه و کل دارایی، منفی شود و این معضل یکی از بدترین نوع شرایطی است که میتواند بر اقتصاد حاکم شود؛ این موضوع به معنای توقف روند رشد اقتصادی، عدم ایجاد اشتغال و رشد مستمر تورم است؛ بنابراین با جذب سرمایه خارجی میتوانیم خون جدیدی وارد رگهای اقتصاد کشور کنیم.
با نگاهی به شرایط ایجاد شده بعد از توافقهای پیشرو؛اگر این اتفاق بیفتد، شرایط برای فروش نفت بهتر شده و روابط بینالمللی خود را تا حدودی تسکین میدهیم. از طرفی هزینههایی که امروز برای نقلوانتقالات ارزی میپردازیم، کاهش پیدا میکند. این صرفهجویی در هزینهها به بهبود شرایط تولید و در نهایت رشد اقتصادی کمک میکند. همچنین درآمد سرانه را بالا برده و به افزایش حجم صادرات و جذب سرمایهگذاری بیشتر منجر میشود.
هر دولتی که برنامهریزی داشته باشد حتی در دوران بحران هم میتواند شرایط خود را مدیریت کند. بنابراین دولت ایران به برنامه جدید نیاز دارد و حتی اگر توافقهای پیشرو ۵۰ درصدی هم باشد و نیمی از اقتصاد کشور را رها کند باید برای همان برنامهریزی دقیقی ارائه دهیم.
در قدم اول تکلیف صادرات، مشخص شود. صادرات یک امر دائمی است در صورتی که در ایران برای آن مقطعی فکر میکنیم. استمرار و ثبات در صادرات جزو اصول غیرقابل انکار است پس این موضوع باید در صدر تصمیمات دولت قرار گیرد.
یک سرمایهگذار باید بداند در آینده چگونه عمل کند و اطمینان داشته باشد که منافع او حفظ میشود. اگر در برنامهریزی خود این اصل را در نظر بگیریم، میتوانیم از حداکثر فرصت به وجود آمده، استفاده کنیم.
ثبات سیاسی و اقتصادی دو اصلی هستند که در جذب سرمایهگذاری خارجی و داخلی اثر می گذارند و اگر بر اساس تحقق این دو اصل برنامهریزی کنیم، به تدریج شاهد حل مشکلات فعلی کشور هستیم.
طبق تجربه همواره کشورهای اروپایی بالاترین حجم ماشینآلات را به ایران صادر کردند، چون همیشه میزان اختلافات کمتری با اروپاییان داشتیم. از طرفی به تازگی با چین قرارداد ۲۵ سالهای منعقد کردیم و میتوانیم از این طریق بازاری هم در شرق آسیا بسازیم هر چند به نظر میرسد معامله کردن با کشورهای غربی روند پایدارتری خواهد داشت. طبق تجربه جهانی، ناسازگاری شرقیها در اقتصاد دنیا بیشتر است و ارتباط با چین و روسیه نمیتواند روند پایداری داشته باشد.
حسین سلیمی/ایسنا