استاد هاشمی: رشتههاي مختلف از جمله آتشسوزي و مسئوليت و رشتههای دیگر كسري ذخاير داشتیم؛ ولي قصد نداریم شركتهای بیمه را با بحران مواجه كنيم./ حق وردیلو:ميانگين مطالبات صنعت بیمه با توجه به اتفاقاتي كه رخ داده به کمتر از 30 درصد رسیده است./واشقانی: سازمان بورس مكلف است همه اعضاي هيئت مديره شركتها را تأييد صلاحيت كند. در حال جمعآوری ديتا بيسي هستیم که احتمالاً 10 الی 20 درصد شركتها بايد مديرانشان را تغيير دهند./تاجدار:نتيجه عدم تعادل در نرخ ديه و بیمه شخص ثالث منجر به اين شد كه ما 47 درصد در زیان باشیم./بمانی:در واقع شرکتی که از محل تجديد ارزيابي، افزايش سرمايه میدهد، كيفيت لازم را ندارد؛ چون منابعي وارد شركت نشده است./مجدرضائی:باید بررسي، عارضهيابي شود كه چطور شركتهای بیمه هميشه يك افزايش سود پرنوساني دارند و این مسئله به این موضوع بازمیگردد که سودسازيها در همين نقاط اتفاق ميافتد
به گزارش سفیر اقتصاد به نقل از نشریه بیمه داری نوین، مجامع عمومی سالانه مهم ترین رویداد مالی یک شرکت محسوب می شوند و برای شرکت های بیمه به واسطه ساختار مالی و درآمدی شان، این رویداد همیشه با چالش های خاص به خود همراه است. خدمتی فروخته می شود اما بخش عمده هزینه های خدمت(خسارت ها) مبتنی براحتمالات آتی است و حال اضافه کنید وضعیت اقتصادی، اجتماعی ایران را و به ناگزیر در صورت های مالی حفره هایی شکل می گیرد که امیدواریم ابدی نباشد. در ایران چالش های اقتصادی، مقرراتی و نظارتی طبیعتا بر کیفیت مجامع و صورت های مالی اثر می گذارد. در میزگرد پیشرو که با حضور علی استادهاشمی، معاون وقت نظارت بیمه مرکزی؛ محمود حقوردیلو، مدیرکل وقت نظارت مالی بیمه مرکزی؛ رسول تاجدار، رئیس کمیسیون مالی سندیکای بیمه گران؛ سعید واشقانی فراهانی، رئیس اداره نظارت بر ناشران گروه مالی و خدماتی سازمان بورس؛ مجید بمانی، رئیس هیئت مدیره موسسه حسابرسی فاطر و محمدرضا مجد رضایی، کارشناس و صاحب نظر حوزه حسابرسی برگزار شده است به بخشی از حفره های صورت های مالی و مجامع شرکت های بیمه پرداخته شده است. گفتنی است میزگرد پیشرو در زمانی برگزار شده است که علی استادهاشمی معاونت نظارت و محمود حق وردیلو مدیرکل وقت نظارت مالی را بر عهده داشت. ماهنامه بیمه داری نوین ضمن تبریک، برای علی استاد هاشمی در مسئولیت جدیدش یعنی ریاست کلی بیمه مرکزی و محمود حق وردیلو در کسوت جدید یعنی معاونت نظارت، آرزوی موفقیت دارد.
* آقای استادهاشمی تلاش کردهاید تا يكسري ريسكها را مديريت کنید و يكسري ريسكها هم پيشبيني کردهاید؛ ولي امكان مديريت آن در قالب صورتهاي مالي منعكسشده يا منعکسنشده نبوده است؛ لطفاً از اين منظر به مجامع، صورتهاي مالي، رفتار شركتها و … بپردازید.
استادهاشمی: صحبت دوستان من را به مسیری که طی کردهایم اميدوار كرد و اینکه این حرکت در صنعت بیمه نمود داشته است. در بحث كسري ذخاير محاسباتمان را از چند روش انجام ميدهيم و ما هم به رقمی بالاتر از آنچه در صورتهاي مالي رشتههای مختلف منعكس ميشود، رسيدهايم؛ البته بیمه شخص ثالث روش محاسباتي خاصی دارد؛ ولي امسال به رشتة درمان ورود بيشتري داشتیم؛ ولي به طور کلی در رشتههاي مختلف از جمله آتشسوزي و مسئوليت و رشتههای دیگر كسري ذخاير داشتیم؛ ولي قصد نداریم شركتهای بیمه را با بحران مواجه كنيم؛ چون معتقدیم بيمه مركزي به ویژه قسمت معاونت نظارت بايد كنار شركتهای بیمه باشد تا هم شركتهای بیمه را از اينكه به يكسري ورطهها سقوط كنند حفظ كنيم و هم اينكه به شركتهای بیمه كمك كنيم. در واقع معتقدیم در معاونت نظارت حضور داریم نه به این دلیل که اصطلاحاً مچ آنها را بگيريم؛ بلکه بايد مشکلات شركتها را شناسايي كنيم تا هنگام مجمع مشكلاتشان را مرتفع كنيم. امروز سيستم پيشگيرانه نداريم فقط همت همکاران است كه این مشکلات را احصا میکنند. به این ترتیب در بحث كسري ذخاير بعضي از شركتها بيشتر از آنچه ما الزام كردهايم ارائه میکنند در واقع شركتهای بیمه صورتهاي ماليشان را تعيين و براي دریافت تأييديه، آن را برای ما ارسال میکنند و يكي از مهمترين مباحث كه روي آن تأكيد داریم، ذخاير است.
امسال از شرکتهای بیمه خواستیم تا ذخايرشان را افزایش دهند؛ بنابراین شرکتهای بیمه ذخاير خود را از 10 الی 15 ميليارد تا حدود هزار ميليارد افزایش دادند؛ ولي باز هم برخی شرکتهای بیمه كسري ذخاير دارند.
* ميزان كسري ذخاير را اعلام کنید؟
استادهاشمی: نه امکان آن نیست. اين اطلاعات، اطلاعات فوق محرمانه شركتهای بیمه هستند و من این اطلاعات را قطعاً به حسابرس سازمان حسابرسي هم نمیتوانم ارائه دهم. امروز به روشهايي دست یافتهایم که ممكن است سال آينده كسري ذخاير در شرکتهای بیمه جبران شوند.
* از روش پلكاني و مثلثي استفاده ميكنيد؟
استادهاشمی: بله. البته موضوع کسری ذخایر به هنر ما در معاونت نظارت نیز مربوط است که چقدر كمك كنيم تا شركتهای بیمه در سال آينده اين كسري ذخاير را جبران كنند؛ يعني با نظارتهاي مداوم و مستمر میتوان كنار شركتهای بیمه ايستاد و آنها را از اين وضعيت نجات داد؛ ولي يك مقدار كار ما سخت است، به این دلیل که فعلاً سيستم نداريم.
* چرا اطلاعاتی مانند كسري ذخاير فوق محرمانه است آمار کسری ذخایر مانند سایر اطلاعات صورتهای مالی است؟
استادهاشمی: ماهيت صنعت بيمه متفاوت از صنایع دیگر است. اول اینکه صنعت بیمه مؤسسة خدماتي است و اگر كالايي كه به مردم ميفروشيم، اطمينانسنجي يا اطمينانبخشي نداشته باشد، فروش اين کالا دچار مشكل ميشود. به هر حال شركتهای بیمه به دلیل ريسكهاي مديريتي و ريسكهاي مختلف دیگر دچار این مشكل شدهاند؛ ولي وجود نهاد ناظر براي همين مسئله است ما به علت نداشتن سيستمهای لازم مانند پيشهشدارها کمی عقب ماندهایم ولی باید کاری کنیم که شركتهای بیمه زودتر از بقيه از این مسئله مطلع شوند؛ مثلاً همة ما میدانیم که آییننامه توانگری دچار اشکالات بسیاری است؛ چون شركتي كه با مشكلات عديدهای مواجه است توانگری یک دارد؛ ولی يك شركت خيلي خوب هم در بازار حضور دارد که توانگری یک دارد يا يك شركت با قدمت چندين ساله و با سرمايه بيشتر توانگری برابر دارد؛ بنابراین بايد آییننامة توانگري را اصلاح كنيم البته اصلاح آن را آغاز کردهایم؛ ولی به دلیل كندي كارها بايد توانگري خيلي زودتر از اينها اصلاح میشد.
* ممكن است شبههاي پيش بيايد و مماشات کنند؛ لطفاً در اینباره توضیح دهید.
استادهاشمی: نه اینطور نیست. بیمه مرکزی باید چند اقدام انجام دهد؛ یکی از اقداماتی که باید انجام دهد اصلاح آييننامههاست؛ البته این کار را آغاز کردهایم در واقع اشکالات را از داخل و خارج صنعت بیمه احصا و بر اساس آنها آییننامهها را اصلاح میکنیم. اصلاح آييننامه 75 را آغاز کردهایم؛ بنابراین در این حوزه اقداماتی در حال انجام است.
همچنین اساسنامة شركتها را كامل كردهايم و به سازمان بورس فرستادیم و اشکالات آنها را روی اساسنامهها اعمال میکنیم؛ بنابراین در بحث اصلاح اساسنامهها و آییننامه هيچ مماشاتي نداريم.
در بحث رسيدگي به آييننامهها هم اتفاقاً هيچگونه مماشاتي نداريم و به همة شرکتهای بیمه به صورت یکسان ورود کردهایم. یکی از اقدامات ما در سال گذشته در معاونت نظارت این بود که گزارشهاي جامعي را از بعضي از شركتها دریافت میکنیم و موارد مختلف را با حضور هیئتمدیرة شرکتها بررسي ميكنيم معمولاً این جلسات بیش از چهار الی پنج ساعت طول ميکشند.
در مورد اینکه شركتها برای این مورد به چه شکل انتخاب میشوند؛ باید بگویم که معمولاً شركتهايي كه حجم كاري بزرگتری دارند یا با مشكلات عدیدهای مواجهاند، انتخاب میشوند و بعد از اتمام جلسات گزارشی تهیه میکنیم از تمام مسائلي كه در آن جلسه مطرح شده و اصلاحات مدنظرمان و آن گزارش را در اختیار شركت بیمه قرار میدهیم و آن را ملزم ميكنيم که آنها را در یک بازة زمانی مشخص اعمال کند.
از اقدامات دیگر در سال گذشته این بود بعضي از شركتهاي بیمه كه با سهامداران خود مشكل داشتند از سهامداران انها دعوت كرديم؛ مثلاً سعی میکنیم بحث افزايش سرمايه را به اطلاع سهامدار عمدة شرکت مورد نظر برسانیم كه اگر تبعيت نكنيد مجبور هستیم رشته بيمهاي شما را متوقف کنیم و ….
ما سعي كردهايم طی يك سال گذشته كنار شركتها بايستيم و هر آنچه در مورد مباحث نظارتي در اختیارمان قرار میگیرد به سرعت به شركت بیمه منتقل میكنيم و اصلاً قصد نداریم این موارد را به كميته ببریم سعی داریم شرکتهای بیمه را از ريسكها و خطرها حفظ كنيم.
يكي از اقدامات دیگر پیاده سازی كميتههای حاكميت شركتي است که بحث مهمي است؛ ولي همانطور که می دانید ساختار در بیمه با بورس مقداری در برخی موارد متفاوت است؛ مثلاً ساختار كميتهها خيلي مورد قبول بورس نبود که اين مورد در اساسنامه در حال اصلاح است.
نکتة دیگر اینکه اگر كميته قصد دارد اثربخش و كارآمد باشد بايد مصوبات كميته حسابرسي در هيئت مديره لحاظ شود و اقداماتی روي آن صورت گیرد، نه اينكه كميته حسابرسي یا كميته ريسك فقط در جهت رفع تکلیف باشند. ما قصد داریم این مسئله را مرتفع کنیم و این کمی زمانبر است تا شرکتهای بیمه خود را با این مسئله وفق دهند.
شركتهای بیمه كمكم متوجه ميشوند كه اگر كميته حسابرسي و كميته ريسك و کمیتة سرمایهگذاری آنها به درستی عمل كنند موفقتر خواهند بود امروز الزامی در مورد كميته سرمايهگذاري نداریم؛ ولی به صورت ارشادي به شركتهای بیمه اعلام میکنیم که كميته سرمايهگذاري تشكيل دهند. یک بار از كميتههاي حسابرسي شركتها دعوت به عمل آوردیم و مصوبات و اثربخشیشان را مورد بررسی قرار دادیم و به برخی از آنها که دچار اشکال بودند نامه ارسال و به دلایل نارضایتیمان اشاره کردیم.
بیمه مرکزی با كمك معاونت طرح و توسعه و فاوا به بحث رتبهبندي و اعتبارسنجي ورود کرده است و بحث رتبهبندی شبکة بيمهاي مربوط به تمام شرکتهایی هستند که خدماترساني بيمهاي انجام ميدهند. اعتبارسنجي نیز اعتبارسنجي مشتريان يعني بيمهگذاران است. بعد از اين کار قطعاً بايد در آييننامهها اصلاحاتي صورت گیرد.
در بحث رتبهبندي با چند شركت رتبهبندي جلسه گذاشتیم تا مدل آنها را استخراج کنیم؛ ولی متأسفانه اين شركتها نه مدلی دارند و نه به رتبهبندی مسلط هستند؛ همة آنها به شرکای خارجیشان ارجاع میدهند به همین دلیل تلاش داریم خودمان یک مدل طراحی کنیم كه همه جوانب صنعت را در آن بگنجانیم. بعد از اين گپهاي اطلاعاتي را شناسايي کردیم و چند شرکت را به شرکتهای بیمه معرفی کردیم تا رتبهبندي شوند. همة اينها در آييننامهها تأثيرگذار هستند.
بحث دیگر حسابرسي كارمزد است؛ اتفاقاً يكي از مديران عامل شركتهاي بيمه كه از متخصصان صنعت بیمه است، ميگفت که همة مؤسسات حسابرسي را الزام كنيد كه وقتي گزارش حسابرسی ميدهند، يك گزارش حسابرسي جداگانه در مورد كارمزد ارائه دهند این اقدام بسیار خوبي است.
یک شرکت بیمه در ابتدا گزارش حسابرسي ارائه میدهد؛ از طرفی الزامات بيمه مركزي كه حدود 17 بند است رعایت میکند از طرف دیگر الزامات بورس را رعایت میکند و در نهایت قانون تجارت هم از قبل وجود داشت. مباحث حسابرسي در شركتهاي بيمه بسیار مفصلتر از شركتهاي ديگر است؛ اگر بخواهيم حسابرسي كارمزد را هم اضافه کنیم واقعاً كار عظيمي ميشود، مضافاً بر اينكه هزينة بالایی هم دارد؛ يعني همه چيز در مجمع سالانه شركت نميگنجد.
من معتقدم که نهاد ناظر باید با شركتهای بیمه ارتباط مستقیم داشته باشد و این ارتباط را هر روز تقویت کند؛ به همین دلیل من به صورت نمادين در مجامع شركت كردم. مزیت خوب دیگر این مجمع روبهرو شدن با سهامداران بود. من امسال با یک الی دو سهامدار صحبت کردم آن هم سهامداران شرکتهایی که الزام حضور داشتند.
از يكي از شركتهای بيمه به همراه هیئت مدیرهشان دعوت به عمل آوردیم تا در اینجا حضور یابند اما مدیرعامل شرکت نسبت به ما حالت گارد داشت و میپرسید چرا اعضاي هيئت مديره باید به اینجا بيايند؟ من گفتم؛ نهاد ناظر وقتي ميگويد بياييد، بايد بياييد و چرا نداریم. بعد كه آمدند و رفتند به این نتیجه رسیدند که این جلسات بسیار تخصصی و حرفهای هستند. معتقدم در بحث نظارت نبايد كار به زمان مجمع یا به جایی برسد که به شرکتهای بیمه نمرة منفی بدهیم. واقعاً اگر بتوانيم در كنار شركتها باشيم و مشكلاتشان را بررسي كنيم و شركتها نیز تبعيت کنند واقعاً بسیاری از مشکلات مرتفع میشود.
* در اين راهبرد چقدر موفق بوديد؟
استادهاشمی: با صحبتهايي كه دوستان بیان كردند، بسیار اميدوار هستم ما تمام شرکتهای بیمه را بررسی کارشناسی انجام دادیم به جز شش الی هفت شركت، چون فرصت بسیار کم بود؛ در واقع بررسی هر شركت علاوه بر كارهاي جاري موجود در معاونت دو ماه طول ميكشد.
شرکت بيمة حافظ از سال 95 تا به امروز بیمة شخص ثالث ميفروخت. طی يكي از گزارشهاي همكارانمان متوجه شدیم که این شرکت مجوز لازم برای این کار را ندارد من شخصاً به محض اينكه ماجرا را متوجه شدم، اعلام کردم که يك ماه به آنها فرصت دهيد تا اشكالاتشان را برطرف كنند و اگر برطرف نكردند، جلوي كارشان را بگيريد. اتفاقاً این شرکت يكي از شركتهايي بود كه از تمام اعضاي هيئت مديرهشان دعوت به عمل آوردیم و مشكلاتشان را بررسي كرديم؛ مثلاً يكي از اشكالاتشان مجوز نداشتن مدير اتومبيلشان بود؛ بنابراین به آنها در این زمینه كمك كرديم. ما در بیمه مرکزی هدفمان اين نيست كه مچ شركتها را بگيرم و آنها را اذيت كنیم؛ بلکه هدفمان رفع اشكالات است.
گاهی دوستان میگویند که چرا اقداماتی که انجام میدهید رسانهای نمیکنید؛ ولی باید بگویم که بحث نظارت مصاحبهپذیر نیست؛ فقط میخواهم بدانید که ما در کنار شرکتهای بیمه ايستادهايم تا به آنها كمك كنيم كه مشکلات به مجامع نرسند.
حقورديلو: لازم بذکر است تجزيه سنی مطالبات بر اساس نمونه صورتهاي مالي و يادداشتهاي پيوستي كه شوراي عالي بيمه در اختيار بيمه مركزي میگذارد انجام میشود، ما آن را به شركتهاي بيمه ابلاغ میکنیم و تجزيه سني گرفته ميشود؛ در واقع تجزيه سني به انقضای بيمهنامه متصل است و بر اساس مدت زمان بيمهنامه طبقهبندی میشود و به سررسيد آن مرتبط نیست در واقع خاص صنعت بيمه است که به سررسيد بيمهنامه مرتبط شده است.
ما از حسابرسان ميخواهيم غير از استانداردهای خود بحث تجزیه سنی را هم در نظر بگیرند مبنی بر اینکه آیا تجزيه سني بر اساس بيمهنامههاي منقضيشده است؟ حسابرسان صحت طبقهبندیها را به ما اعلام میکنند؛ به تعبیر دیگر وقتی صحت طبقات را از دوستان دریافت کنیم، ذخاير را هم بررسي ميكنيم و نظر حسابرسان را هم دریافت میکنیم تا بدانیم آیا عددی که ما به آن رسیدهایم با عددی که حسابرسان رسیدهاند نزدیک است یا نه و در نهایت عدد به دست آمده توسط حسابرسان به شركتهای بیمه اعلام میشود و اگر متقاعد شدند که هیچ اگر متقاعد نشدند بیمه مرکزی وسط میآید و اگر شرکتهای بیمه اين عدد را به عنوان ذخيره از مطالباتشان كسر نكنند و به عنوان ذخيره در نظر نگیرند، اجازه برگزاري مجمع به آنها داده نميشود.
بحث دیگر، سامانه بدهكاران بيمهاي است که در رابطه با بیمهگذاران بزرگ و حقوقی مطرح میشود و در مورد کاربران حقیقی موضوعیت ندارد. امروز فاوای بیمه مرکزی به همة شرکتهای بیمه دسترسی به اين سامانه را امکانپذیر کرده است. تصور کنید کاربری در شرکت بیمهای شماره ملی یک بیمهگذار بزرگ را در این سامانه وارد میکند و صفحهای باز ميشود كه نشان میدهد آیا اين بيمهگذار به صنعت بيمه بدهكار هست يا نيست؛ اگر بدهكار است، اين بدهي براي چه سنواتي و به چه شركتهايي است؟ و مجموع بدهی او چقدر است؟ در واقع بیمه مرکزی از طریق این سایت به شركتهاي بيمه هشدار میدهد که این بیمهگذار خوشحساب است یا خوشحساب نیست در واقع اعتبارسنجي صورت میگیرد. شايد يك روزي بيمه مركزي به اين سمت برود كه اين موضوع را یک فيلد اجباري کند كه اگر قرار است بیمهنامة بيمهگذاري كه بدهكار است تمدید شود یا قرار است نزد بیمهگر دیگری برود باید مقدار مشخصی از بدهی خود را تسویه کند.
* ميانگين مطالبات صنعت بيمه در سال 99، 40 درصد بود امروز چقدر است؟
حقوردیلو: بعضي از شركتها داراييهايشان را تجديد ارزيابي كردهاند و از محل داراييهایشان افزايش سرمايه دادهاند؛ يعني دو طرف صورت وضعيت مالي يا همان ترازنامة قديم توسعه پیدا کرده است؛ ميانگين مطالبات صنعت بیمه با توجه به اتفاقاتي كه رخ داده به کمتر از 30 درصد رسیده است. یکی از اتفاقات دیگری که توسط سازمان بورس پيشنهاد داده شده، بحث اجباري كردن كل داراييهاست.
* آیا بازة مشخصی دارد؟
حقوردیلو: بازة آن در قانون برنامه هفتم آمده است. اين قانون دغدغهاي كه آقاي تاجدار دربارة قابليت مقايسه مطرح كرد به نوعي مرتفع کند در واقع مقايسه داراييها و بدهيهاي شرکتهای بیمه منطقيتر ميشود.
* ريسك مطالبات افزايش يا كاهش پيدا كرده است؟
حقوردیلو: لطفاً ماهيت صنعت را در نظر بگیرید؛ یک زمانی تصور میکنیم که مطالبات به بحران تبدیل شدهاند؛ ولی اصلاً اينطور نيست. در واقع قسطيفروشي در صنعت بیمه مرسوم است. در ماده 18 قانون آمده است که بیمه شخص ثالث در شش قسط پرداخت شود. در بیمة درمان، كسر از حقوق است. این دو بیمه بیش از 60 درصد پرتفوي صنعت بيمه را تشکیل میدهند. از طرفی در شرايط اقتصادي امروز، بيمهگذاران بزرگ در بقیة بیمههایشان مثلاً بيمه آتشسوزي هم به صورت اقساط قرارداد منعقد میکنند.
طبق بررسیهایمان به این نتیجه رسیدیم که نسبت مطالبات سررسيد گذشته به كل مطالبات حدود 10 درصد است؛ يعني 90 درصد مطالبات، جاري هستند. متوسط صنعت بيمه در كشور ما با كشورهاي همسايهمان متفاوت است؛ چون بحث نگاه اجتماعي در قانون بیمه شخص ثالث وجود دارد حتی در درمان هم، بيمهگذاران بیمه درمان را اجتماعي ميبينند.
* آقای واشقاني چه ريسكهايي ديده نشده است؟
واشقانی: يكي از مباحث صورتهاي مالي است كه همانطور که آقای حقوردیلو بیان کردند پيشنهاد آن را ارائه کردهایم تا در قانون برنامه هفتم يك بازه زماني سه سالهاي پيشبيني شود و هر سه سال يك بار اتفاق بيفتد؛ البته در صنعت بيمه وضعيت نسبتاً خوبی داریم؛ مثلاً در صنايع ديگر مانند پتروشيمي و فولاد، اطلاعاتمان قابليت مقايسه ندارد. از سال 96 تا به امروز دلار سه هزار توماني 50 هزار تومان شده است در واقع به طور متوسط اگر تغيير نرخ ارز را مبناي تورم قرار دهیم سالي 60 درصد است؛ بنابراين عملاً اطلاعات ترازنامه و تاريخي به درد نميخورد.
بحث دیگر، بحث تخلفات و پيگيريهاست؛ البته بيمه مركزي ضوابط خاص خود را در این زمینه دارد؛ ولي سازمان بورس نیز موارد بسیاری از تخلفات را پيگيري میكند؛ ولي بنا به محرمانه بودن افشا نميشوند به ویژه اينكه در قانون بازار سرمايه دستمان باز است؛ يعني بر اساس فصل ششم قانون ميتوانيم به مراجع قضايي اعلام جرم كنيم و هم اينكه به عنوان مطلع، ساير موارد خلاف قانون را اطلاع دهيم.
نکتة دیگر اینکه هميشه بين نظارت و دخالت در بيزينس شركتها مرزی وجود دارد؛ اگر قرار باشد نهاد ناظر تخته گاز جلو برود شركتها باید همة کارها را تعطيل كنند و فقط به آييننامهها بچسبند؛ بنابراين شايد آنطوري كه از بيرون به نظر ميآيد، قضيه رها نيست، ولي آنطوري هم كه بايد پرداخته نشده است و جا دارد که به آن پرداخته شود.
آنچه به ذهن من میرسد اینکه همة صنایع در ایران با ریسکی به نام ریسک مديران و تخصص آنها مواجهاند. ما روی بحث ذخاير تمرکز ميكنيم؛ اما يك شركت بيمه يك دارايي خریداری میکند که اصلاً قابليت وصول ندارد و قطعاً هيچ کجاي آن ريسك قابل سنجش نيست و تصميم آن مدير بوده است؛ بنابراین هدف بيمه مركزي و سازمان بورس در بحث حاكميت شركتي و الزامي كردن آن پوشش چنین ریسکهایی است.
در گزارش فعاليتهاي هيئت مديره نمونهمان كه هفته پيش ابلاغ شد، يك قسمت جداگانه براي توضيح فعاليتهاي كميتههاي دستورالعمل حاكميت شركتي داریم؛ مثلاً كميته حسابرسي چند جلسه برگزار کرده و روي چه نکاتی تصميمگیری کرده است و مدیریت چه اقداماتی انجام داده است. به نظرم اگر ريسكهاي مديريتي را كنترل كنيم، خيلي كمك ميكند.
نکتة دیگر اینکه بر اساس بند چ، ماده 38 قانون برنامه پنجم توسعه، سازمان بورس مكلف است همه اعضاي هيئت مديره شركتها را تأييد صلاحيت كند. از سال 92 این مسئله آغاز شده است و در مورد ناشران ديگر حتي بيمهايها و بانكيها كه خودشان جاي ديگر تأييد صلاحيت ميشوند، در حال جمعآوری ديتا بيسي هستیم که احتمالاً 10 الی 20 درصد شركتها بايد مديرانشان را تغيير دهند؛ چون بعضاً تحصيلات و تجارب مرتبط با فعاليت در آن صنعت را ندارند.
تاجدار: از مماشات صحبت كرديد که باید بگویم؛ در قانون تأسيس براي نهاد ناظر و رگلاتور وظايفي پيشبيني شده است که يكي از وظايف خيلي مهم او ايجاد تعادل بين منافع ذينفعان از جمله بيمهگذاران، زيانديدگان، سهامداران، مديران، شبكه فروش، دولت و … است؛ بنابراين نهاد ناظر باید درايت و عقلانيت خاصي به خرج دهد.
صنعت بیمه صنعتی است که بيش از 30 الی 36 درصد از پرتفوي آن مربوط به رشتهاي است كه متغيرهاي اثرگذار آن خارج از كنترل صنعت هستند؛ مانند بیمه شخص ثالث که نرخ حق بیمة آن توسط بیمه مرکزی و دیه توسط قوه قضائیه تعیین میشود؛ بنابراين من به عنوان مدير شركت بيمه هيچ اختياري در كنترل ريسك ندارم.
گاهی اقدام آقايان ظاهراً مماشات به نظر میآید؛ اما من وابستگي به اين آقايان ندارم و تجربيات خود را بیان ميكنم. نتيجه عدم تعادل در نرخ ديه و بیمه شخص ثالث منجر به اين شد كه ما 47 درصد در زیان باشیم. رئيس كل وقت با درايت دو اقدام انجام داد؛ يكي اينكه در جلسات متعددی ایستادگی کرد و براي اولين بار افزايش ديه با افزايش نرخ بیمه شخص ثالث در یک سال برابر شد. از طرف دیگر شركتهای بیمه را تحت فشار قرار داد تا سود توزيع نكنند تا ذخيره بيشتري دریافت کنیم و شرکتهای بیمه طی سه سال به تعادل رسيدند.
دوستان به مسئلة رتبهبندي اشاره كردند. دو سال پیش متوجه شدم که خسارت معوق يك شركت بیمه يكسوم سایر شركتهاست؛ اين نسبتها را مقايسه كردم در حالی که آن شرکتها نیز مانند سایر شرکتها بیمهنامه صادر میکردند؛ اما نسبت خسارت معوق آنها به خسارت پرداختیشان 32 بود ولی براي بقيه شرکتها 93 بود و متوجه شدم که آنها اقدامات دیگری انجام میدهند؛ اما همانطور که میدانید از بحران جهاني سال 2008 به بعد تمام واحدهاي نظارتي و رگلاتورها براي بيمه و بانك به سمت پيشبيني جلوگيري از ورشكستگي حرکت کردهاند و براي اين كار ثبات مالي مطرح شده است و برای بيمهها چند كنترل تركيبي قرار دادهاند که بيمه مركزي آنها را انجام ميدهد؛ البته نمیگویم شرکتها همة آنها را به صورت کامل رعایت میکنند؛ از طرفی با يكسري متغيرهاي غير مالي مواجهیم؛ مانند حاكميت شركتي و آييننامههاي ديگر.
در مورد بدهكاران دوستان به نکاتی اشاره کردند. ارتباطات خيلي خوبي در مورد بدهكاران با قوه قضائيه و بانكها برقرار شده است و اگر كد ملي را وارد سایت بدهکاران کنید شرايط کلی بیمهگذار را در اختیارتان قرار میدهد؛ بنابراين اين پتانسيل براي بيمه مركزي وجود دارد كه دغدغهاي كه در مورد بدهكاران مطرح کردید در اينجا جستوجو كند.
* به نظرتان صنعت بيمه سود موهوم دارد؟
حقوردیلو: شايد صنعت بيمه هم سود موهوم داشته باشد؛ ولي با توجه به كنترلهايي كه براي عدم توزيع سود وجود دارد این مسئله جبران میشود؛ مثلاً در صنایع دیگر در مورد تسعیر ارز سختگیری نمیشود؛ ولي بيمه مركزي سختگيريهاي وحشتناكي دارد يا در مورد تجديد ارزيابي سختگیریهای خاص خود را دارد؛ بنابراین ممکن است سود موهوم در صنعت بیمه وجود داشته باشد ولی به دلیل کنترلهای مضاعف از توزيع آن جلوگيري ميشود.
مجدرضایی: كسي كه صاحب فرايند است، بهتر از هر كسي ميداند كه سود موهوم تقسيم ميكند یا از 10 درصد مطالبات كل صنعت هشت درصد متعلق به اوست؟ در واقع دوستان تمام فرايندها را به لحاظ سيستمي همه جا قرار دادهاند. آقاي استادهاشمي بیان کردند که از هيئت مديره در مورد مسائل شرکت سؤال میپرسیم آنها هیچ اطلاعی ندارند و اين همان حاكميت شركتي است، يعني تمام ريسك بر گردن بالاترين مقام اجرايي شركت میافتد در واقع نقطة مغفول اين داستان اين است؛ تمام ذخاير طبق استاندارد شناسايي ميشود و تمام مطالبات طبق دستورالعمل شناسايي ميشود.
بمانی: در صنعت بیمه بحث سيستمهاي اطلاعاتي مطرح است. امروز اطلاعات شركتهاي بيمه از طريق سيستم سنهاب يا ساير سيستمها به بيمه مركزي متصل است و بعضاً اين اطلاعات به دليل حجم بالا با تأخیر دریافت میشوند یا مغایرتهایی دارند؛ از طرفی حق بيمه اتكايي يا سهم بيمه اتكايي از خسارت به اين سيستم متکی هستند در واقع بر حسب این سیستم صورتحساب صادر ميشود و شركتهاي بيمه آن را شناسايي ميكنند؛ بنابراین بحث اول اين سيستمها هستند که میتواند ريسكهايي را متوجه اين صنعت كند.
بحث دیگر عدم رعايتهاست. آقاي استادهاشمي هم در مورد كارمزد به نکتهای اشاره کردند ما به عنوان حسابرس عدم رعايتها را كنترل ميكنيم و يكي از اين موارد بحث آييننامههاي شوراي عالي بيمه مرکزی است كه خاص صنعت بيمه است؛ گزارش ما در قالب حسابرسی ارائه میشود و اگر قرار باشد كاري جداگانه بابت عدم رعايت يا بحث نسبتها مثل اینکه آيا نسبت كارمزد رعايت شده يا ساير نسبتهايي كه شركتها دارند انجام شود باید یک گزارش جداگانه تهیه شود شبيه به موردی كه در صنعت بانك به عنوان موارد 26گانه تهیه میشود و صرفاً براي بانك مركزي است؛ چون افشای عمومی بعضي از اطلاعات جايز نيست و خاص مقام ناظر است و میتوان آنها را در چنین قالبی تهیه کرد؛ ولي اینکه بخواهيم قسمتی به گزارش حسابرس اضافه كنيم امکانپذیر نیست در واقع اگر گزارش حسابرسی خیلی مفصل و حجیم شود ديگر اهميت خود را دست میدهد؛ بنابراين بايد بحث خلاصه بودن گزارش را در نظر بگيريم. اگر قرار است گزارشات این چنینی تهیه شود باید به صورت جداگانه و صرفاً براي مقام ناظر تهیه شود.
به بحث شاخصها اشاره كردید؛ مثلاً بحث نسبت خسارت شاخصها در يك شركت بیمه بسیار پايين است. حال چطور میتوان از این شاخصها پاسخگويي خواست؛ در واقع چرا شاخص اين شركت نسبت به صنايع ديگر پايينتر است؟ شركتهاي بيمه بعضاً شركتهايي هستند كه مديريت باثبات دارند و خصوصي هستند در این شرکتها با مباحث رقابتي و صدور مواجه نیستیم؛ اما بعضي از شركتها رقابت در صدور دارند و ريسك بيشتري متوجه شركت ميكنند؛ چون صرفاً به صدور حق بيمه توجه دارند یا كارمزدهاي بالايي در زمان صدور پرداخت ميكنند تا بیمهنامه جذب كنند؛ بنابراین اينها ريسكهاي بيشتري متحمل ميشوند؛ ولي اگر بخواهيم مقايسه كنيم، جداي از بحث مالكيت، شاخص ديگري براي اين موضوع نداریم و اگر شاخصهاي مالي آن را در نظر بگيریم، بايد صورتهاي مالي سال جديد و سال بعد آن را در نظر بگیرم؛ چون اثر آن در آينده مشخص میشود.
به نظر میرسد باید ريسكها را دستهبندي كنيم؛ ريسكهايي كه متوجه سهامداران است و ريسكهايي كه متوجه بيمهگذاران است؛ مثلاً ریسکهایی که متوجه سهامداران بانكهاست با ريسكهايي كه متوجه سپردهگذاران بانکهاست متفاوتاند. حسابرسان شركتهاي بيمه آمادگي هر کمکی در این زمینه را دارند.
دوستان به ساير موارد از جمله توانگري مالي و حداقل سرمايه نیز اشاره کردند؛ بیمه مرکزی الزامات حداقل سرمايه را بازنگري كرده است که شايد لازم باشد متناسب با تورم افزايش یابد تا شركتهای بیمه بتوانند متناسب با آن حرکت کنند.
نکتة دیگر اینکه سرمايه از چه محلي ايجاد شود؛ بعضي از شركتهاي بيمهاي تجديد ارزيابي انجام دادهاند و شركت بيمة دیگری هم از زمان تأسيساش تا به امروز تجديد ارزيابي نكرده است؛ بنابراین کیفیت سرماية آن قطعاً بیشتر است؛ در واقع شرکتی که از محل تجديد ارزيابي، افزايش سرمايه میدهد، كيفيت لازم را ندارد؛ چون منابعي وارد شركت نشده است يا حداقل از خروج منابع جلوگيري نکرده است. اگر شرکتهای بیمه افزايش سرمايه باكيفيتي داشته باشند باعث كاهش بسیاری از ريسكها میشود.
مجدرضایی: یک بحث مهم كيفيت سود است که باید بررسي، عارضهيابي شود كه چطور شركتهای بیمه هميشه يك افزايش سود پرنوساني دارند و این مسئله به این موضوع بازمیگردد که سودسازيها در همين نقاط اتفاق ميافتد؛ در واقع مجموع اين مراقبتها در قالب حاكميت شركتي بايد در شركتها مستقر شود، امسال هم به وفور اين موضوع را در گزارشات حسابرسها ديدم و فكر میكنم همه به اين قضيه رسيدند كه اين مسئله نكتة بسیار مهمي است.